وبلاگ شخصی سمانه بروجردی
به نام خدایی شروع می کنم که همه هستی ام را به من بخشیده و در عوض هیچ طلبی از من ندارد. او که بخشنده ترین و مهربانترین و محبوبترین موجود نزد من است.
وجود بی بدیل خدا، خالق همه موجودات، بسیار بالاتر از اوهام و درک و فهم انسان است و جز ذره ای از بیکران، توان ستایش و سپاسش را ندارد.
با اندک بضاعتی به محضر اعظمش آمده ام و با دستان خالیم که زیباترین نماد فقرم است به درگاهش عرض دعا می کنم.
خدایا، الها، محبوبا، عزیزا!
از تو به خاطر همه کوتاهی ها و گناهانم طلب بخشش و رحمت و مغفرت دارم. چون می دانم جز تو کسی پناهم نمی دهد و اگر تو مرا نبخشی کمک هیچ کمک دهنده ای سودی به حالم ندارد.
پس دستم را بگیر و توبه ام را بپذیر!
اعتراف به گناه فقط نزد تو که ستارالعیوبی جایز است و من در این سطور تنها می توانم عفو تو را خواستار شوم.
خدایا سپاسگزارم که این بارنیز مرا نراندی و بازگشتم را با سپاس از تو جشن می گیرم.
خدایا کمکم کن جز برای رضای تو حرفی نزنم و عملی خلاف فرمانت مرتکب نشوم.
و این صفحه و سطور را خودت محافظ و نگهبان باش.